داستانی از عشق، رستگاری و فرصتی دوباره است که در شهر کوچک زیبا و در عین حال پرآشوب ناک اوت اتفاق می‌افتد.

وقتی نائومی ویت، یک دختر شهری که میل به فرار از مشکلاتش دارد، به ناک اوت می‌گریزد تا به خواهر دوقلوی خود، تینا کمک کند، خود را در هرج و مرج و مجموعه‌ای از احساسات غیرمنتظره می‌بیند.

داستان زمانی شروع می‌شود که تینا ناپدید می‌شود و مسئولیت خواهرزاده 11 ساله‌ای به نام ویلی بر عهده نائومی قرار می‌گیرد. خواهرزاده‌ای که حتی نائومی نمی‌دانست که وجود دارد. نائومی که به طور ناگهانی مسئول یک کودک در شهری است که به نظر می رسد همه رازهای یکدیگر را می‌دانند، باید واقعیت جدید زندگی‌اش را بپذیرد.

از طرفی ناکس مورگان، صاحب بار بداخلاق که تنهایی خود را ترجیح می‌دهد وارد داستان تلخ نائومی می‌شود. ناکس با وجود ظاهر خشن و عاری از تعهد، ارتباط خوبی با نائومی برقرار می‌کند. با این حال هر دو آن‌ها زخم‌هایی از گذشته خود دارند که آن‌ها را نسبت به عشق محتاط می‌کند.

همانطور که نائومی تلاش می‌کند تا با زندگی جدید خود سازگار شود وجوه پنهانی را در خود کشف می‌کند. او اهمیت اجتماع، دوستی و رودررو شدن با ترس‌هایش را می‌آموزد.

نویسنده به طرز ماهرانه‌ای طنز، همدلی و عشق را در این روایت گیرا ترکیب می‌کند. این کتاب فقط یک رمان عاشقانه نیست، بلکه سفری برای خودشناسی است.